جهان در شرف انقلاب فنی دیگری (انقلاب صنعتی چهارم) قرار دارد که شیوة زندگی و کار جوامع و نیز ارتباط این دو با یکدیگر را از اساس تغییر میدهد. این تحولات کاملاً چندبعدی بوده و مفاهیم آن نیز کاملاً جدید و متنوع خواهند بود. انتظار میرود تغییرات شگرفی در تمام صنایع رخ دهد که ظهور […]
جهان در شرف انقلاب فنی دیگری (انقلاب صنعتی چهارم) قرار دارد که شیوة زندگی و کار جوامع و نیز ارتباط این دو با یکدیگر را از اساس تغییر میدهد. این تحولات کاملاً چندبعدی بوده و مفاهیم آن نیز کاملاً جدید و متنوع خواهند بود. انتظار میرود تغییرات شگرفی در تمام صنایع رخ دهد که ظهور الگوهای جدید کسب و کار، تحول متصدیان و تغییر شکلِ نظامهای تولید، مصرف، حمل و نقل و تحویل از مشخصههای این تغییرات هستند.
فناوریهای دیجیتال که در بطنِ خود سختافزار، نرمافزار و شبکههای رایانهای دارند، پدیدههای تازهای نیستند، اما در پیِ گذار از انقلاب صنعتی سوم، پیچیدهتر و یکپارچهتر شده و در نتیجه جوامع و عرصههای مختلف را دستخوش تغییر و تحول کردهاند. حوزههای اصلی پیشرفتهای فناورانه را میتوان در سه بخش فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیک خلاصه نمود؛ بخش فیزیکی شامل وسایل نقلیه خودکار، چاپگر سه بعدی، رباتیکهای پیشرفته و مواد جدید است، بخش دیجیتال شامل اینترنت اشیا (چیزنت)، زنجیره بلوکی، اقتصاد الگوریتمی و اقتصاد شراکتی میشود و بخش بیولوژیک نیز توالی ژنتیک، زیستشناسی مصنوعی و این قبیل مسائل را دربرمیگیرد.
تکنولوژیهای دیجیتال در حال ایجاد تغییرات عمده در حیطه اقتصاد نیز هستند و استلزامهای نوینی را برای توسعه فراهم آوردهاند. با کاهش گسترده قیمت جمعآوری، ذخیرهسازی و پردازش دادهها و همچنین بهبود بسیار محسوس در توان پردازش دادهها، تکنولوژیهای دیجیتال در حال تحول فعالیتهای اقتصادی در سراسر جهان هستند. انتظار بر آن است که این دیجیتالی و هوشمند شدن اقتصاد بر روی زنجیرههای ارزش، الزامات مهارتی، تولید و تجارت تأثیر داشته باشد.
فناوریهای دیجیتال همچنین در حال ایجاد تحولات بنیادین در نحوه ارائه خدمات همگانی هستند که مرزهای میان دولت، کسب و کار و جامعه مدنی را محو میسازد؛ دولت پلتفرمی جزئی طبیعی از این روند پیشرفت است. حوزه دیجیتال تمامی جنبه های دولت اعم از الگوهای عملکرد، فرآیندها، مهارتها و فرهنگ و همچنین روابط ذینفعان را دستخوش تغییر میکند.
البته وقتی به ارزیابی تأثیر انقلاب صنعتی چهارم بر دولتها پرداخته میشود، اول از همه استفاده از فناوریهای دیجیتال برای حکمرانی بهتر، به ذهن میرسد. استفاده بیشتر و مبتکرانهتر از فناوریهای شبکه میتواند به ادارات دولتی کمک کند که برای بهبود عملکرد کلی خود، از تقویت فرآیندهای دولت الکترونیک گرفته تا ترویج شفافیت، پاسخگویی و تعامل بیشتر بین دولت و شهروندان، ساختارها و کارکردهای خود را مدرنسازی نمایند.
بنابراین در عصر حاضر توانایی حکومتها در فراهم ساختن دولت پلتفرمی و نهادهای پشتیبان رشد و کاهش فقر و ایجاد حکمرانی خوب، امری حیاتی برای توسعه است. عدم توسعه دولت پلتفرمی و حکمرانی ضعیف، کارایی و بهرهوری مخارج عمومی را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری خصوصی و رشد اقتصادی بالقوه را محدود خواهد ساخت.
با توجه به اهمیت گذار به اقتصاد هوشمند، پژوهشکده امور اقتصادی در گزارشی به بررسی اقتصادهوشمند پرداخته است. در این گزارش پس از معرفی ابعاد و ویژگیهای این تغییر عظیم، سعی شده تا با معرفی کشورهای پیشرو در بکارگیری فناوریهای دیجیتال در اقتصاد، تجربه آنها در مسیر برنامهریزی برای حرکت به سوی اقتصاد هوشمند مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد از خلال این تجربیات نتایج قابل استفادهای استخراج شود.
با توسعه اینترنت اشیا و فراگیر شدن تجهیزات هوشمند در سطح جامعه مفاهیم جدیدی در بین محققان مطرح شدهاند. زیرساختهای جدید تکنولوژیکی باعث ایجاد موقعیتهای جدید در اقتصاد گردیده است. اقتصاد هوشمند مفهومی است که در حوزههای مختلفی کاربرد پیدا کرده است. در چنین اقتصادی سعی میشود تا مقررات زائد و دست پاگیر حذف شوند و با هوشمندسازی کسب و کارها رونق تجاری در شرکتها ایجاد گردد.
مفهوم اقتصاد هوشمند
منظور از اقتصاد هوشمند(Smart Economy)، افزایش بازدهی با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات میباشد. این نوع از اقتصاد بر افزایش ارتباطات داخلی و جهانی بین شرکتها و سازمانهای مختلف تاکید دارد. توسعه دانش در کنار تجاریسازی فناوریهای نوین به اقتصاد کمک میکند تا تا توسعه پایدار شکل بگیرد. ابعاد مهم در یک اقتصاد هوشمند عبارتند از:
- حمل و نقل هوشمند
- زیرساختهای ارتباطی هوشمند
- انرژی هوشمند
- دولت هوشمند
- امنیت هوشمند
- سلامت هوشمند
- کسب و کار هوشمند
- شهروند هوشمند
تمامی مفاهیم فوق کمک میکنند تا دستیابی به اقتصاد پایدار امکانپذیر شود و توسعه زیرساختهای شهری سهولت بیشتری پیدا کند.
- هوشمندسازی فرصت یا تهدید
- فرصت ها و چالش های هوشمندسازی
- فرصت ها و چالش های هوشمندسازی
توسعه فناوری اینترنت اشیا، تحقق هوشمندسازی را واقعیتر نموده است. فناوری اطلاعات تنها یک محصول تکوجهی نیست. بلکه محصولی است که رشد و توسعه آن میتواند بر روی سایر حوزهها نیز تاثیر بگذارد. اشیا هوشمند به زودی به کمک شبکه جهانی اینترنت، دادههای حجیم، و ذخیرهسازی ابری تواناییهای بسیاری پیدا خواهند کرد. این موضوع یک فرصت برای کسب و کارها و اقتصاد دیجیتالی خواهد بود.
امّا از طرفی دیگر، مباحث امنیت اطلاعات و حذف برخی از مشاغل به عنوان یک آسیبپذیری جدّی در اقتصاد هوشمند محسوب میشود. هویت دیجیتال، قرارداد هوشمند، مالکیت معنوی و فکری از جمله مهمترین موضوعاتی هستند که بایستی به آنها توجه ویژهای شود تا امکان هوشمندسازی اقتصاد ایجاد شود.
پیشنیازهای اقتصاد هوشمند
برای ایجاد یک اقتصاد هوشمند نیاز به ایجاد زیرساختهای مختلفی داریم. مهمترین این زیرساختها عبارتند از:
- ایجاد درگاههای خدمات مالی آنلاین
- گسترش دولت الکترونیک
- تحقق پول الکترونیک
- ایجاد هویت دیجیتال برای هریک از شهروندان
پیادهسازی امضای دیجیتال، قرارداد هوشمند، رایگیری الکترونیک و… به منظور افزایش مشارکت شهروندان در ادره شهر
زیرساختهای اقتصاد هوشمند
سرمایه انسانی، دانش، مهارت و خلاقیت از اجزای مهم در آینده اقتصاد جهان خواهند بود. امروزه قدرت اقتصادی هر کشوری به منابع زیرزمینی، معادن، طلا و مسکوکات فلزی نخواهد بود. بلکه این نیروی انسانی توانمند خواهد بود که برای هر کشوری ارزشآفرینی خواهد کرد. به همین دلیل ایجاد زیرساختهای لازم برای هوشمندسازی میتواند هر اقتصادی را رونق دهد.
اقتصاد هوشمند که از آن به اقتصاد سبز هم یاد میشود بر پایه پژوهش و نوآوری استوار است. پویایی در اقتصاد میتواند فرصتهای کسب و کاری جدیدی را برای عموم شهروندان یک جامعه فراهم آورد.
ارکان تشکیلدهنده آینده اقتصاد جهانی
یک اقتصاد بارور و انعطافپذیر دارای ۴ رکن اصلی زیر خواهد بود:
آموزش و تربیت
استفاده از ساختارهای صنعتی
افزایش انگیزههای اقتصادی
بهبود ارتباطات و استفاده از سیستمهای ابتکاری
اقتصادی که ارکان فوق را در خود جای بدهد میتواند زنجیرهای از ارزشها را برای شرکتها و سازمانها به ارمغان آورد. انعطافپذیری اقتصادی میتواند روحیه نوآوری را در جوامع تقویت کند و بهرهوری را افزایش دهد.
Friday, 22 November , 2024