اقتصاد دوره پساکرونا فرصتها و تهدیدهای زیای برای اقتصاد کشورها به دنبال خواهد داشت. مهمترین فرصت مغتنم در دوره پساکرونا، سرعت گرفتن رشد اقتصاد دیجیتال و افزایش نفوذ آن در اقتصاد کشورهاست.شیوع ویروس کرونا در کنار آثار و تبعات آن بر سلامت انسانها، بر اقتصاد کشورها نیز تبعات زیادی به دنبال داشته است بگونه ای […]
اقتصاد دوره پساکرونا فرصتها و تهدیدهای زیای برای اقتصاد کشورها به دنبال خواهد داشت. مهمترین فرصت مغتنم در دوره پساکرونا، سرعت گرفتن رشد اقتصاد دیجیتال و افزایش نفوذ آن در اقتصاد کشورهاست.
شیوع ویروس کرونا در کنار آثار و تبعات آن بر سلامت انسانها، بر اقتصاد کشورها نیز تبعات زیادی به دنبال داشته است بگونه ای که تبعات اقتصادی ناشی از شیوع این ویروس، تقریبا تمام کشورهای جهان را با خود درگیر کرده است. پیش بینی های متعددی از وضعیت اقتصادی کشور در دوره پساکرونا وجود دارد که بیشتر آنها بر کاهش رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و فقر در جوامع متمرکز هستند. در کنار این تبعات یادشده، اقتصاد پساکرونا به نظر می رسد اقتصاد متفاوتی خواهد بود که اختلاف معناداری بین مولفه های اقتصاد پساکرونا و اقتصاد قبل از کرونا وجود خواهد داشت. در این راستا، تلاش می شود در این نوشتار به برخی از مولفه های اقتصاد پساکرونا اشاره شود و با توجه به این مولفه ها، چالش آتی پیش روی اقتصاد کشور، بحث و بررسی شود.
مولفه های اقتصاد پساکرونا
در یک نگاه می توان اقتصاد پساکرونا را به مانند اقتصاد پساطاعون سیاه در اواسط قرن ۱۴ میلادی دانست. اپیدمی این بیماری در اواسط قرن ۱۴ در تمام کشورهای اروپایی مشاهده شد و تبعات ویرانگری به لحاظ مرگ و میر در جهان داشت. تخمین زده می شود یک سوم جمعیت ایران در آن زمان در نتیجه اپیدمی این بیماری کشته شدند. تبعات مرگ و میر ناشی از شیوع ویروس کرونا در مقایسه با شیوع طاعون سیاه بسیار اندک است، اما نکته مهم در خصوص تحولات اقتصاد پساطاعون است که می تواند برای اقتصاد پساکرونا نیز در اقتصادهای جهان، قابل کاربرد باشد.
در دوره پساطاعون، ساختار اقتصادی بیشتر کشورها دگرگون شد و اختلاف رشد و توسعه بین کشورهای جهان و حتی در بین کشورهای یک منطقه نیز بیش از پیش افزایش یافت. برای نمونه، رشد و توسعه کشورهای اروپای شرقی با کشورهای اروپای غربی در دوره قبل از شیوع طاعون چندان قابل توجه نبود، اما در دوره پساطاعون، اختلاف بین این دو گروه از کشورها افزایش یافت و امروزه نیز این شکاف در رشد و توسعه کشورهای این منطقه، مشاهده می شود. البته نباید فراموش کرد که علت افزایش شکاف در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، تنها ناشی از شیوع طاعون سیاه نبوده، بلکه شیوع طاعون سیاه، آغازگر این شکاف بین کشورها بوده است.
در دوره پساطاعون بیشتر کشورهایی که توانستند رشد و توسعه بالایی را تجربه کنند و اختلاف خود را با سایر کشورها، افزایش دهند، کشورهایی بودند که رشدهای اقتصادی مبتنی بر علم و فناوری را دنبال کردند. بررسی تاریخ اقتصادی کشورها در این دوره نشان می دهد اختراعات صنعتی در دوره پساطاعون بیشتر مورد توجه قرار گرفت و کشورهایی که از این اختراعات در راستای رشد و توسعه اقتصادی خود بهره گرفتند، کشورهای موفقی بودند. نمونه این کشورها بریتانیا و آلمان هستند. کشورهای یادشده برخلاف سایر کشورها، با حمایت ویژه از توسعه علم و فناوری، مسیرهای رشد و توسعه را با سرعت بیشتری در مقایسه با سایر کشورها طی کردند و این امر، افزایش رفاه اقتصادی را نیز برای آنها به دنبال داشت. در حالی که سایر کشورها از جمله کشورهای اروپای شرقی، همان مسیر گذشته را دنبال کردند و اقتصاد سنتی خودشان را مبنای رشد و توسعه اقتصادی قرار دادند. نتیجه این تلاش ها، افزایش اختلاف بین رشد و توسعه اقتصادی در بین کشورهای اروپای غربی و شرقی شد.
با نگاهی به این تاریخ اقتصادی در قرن ۱۴ بعد از شیوع طاعون سیاه، در خصوص دوره پساکرونا نیز می توان برخی پیش بینی ها انجام داد. در دوره پساکرونا، بیشتر اندیشمندان بر این اعتقاد هستند که اقتصاد کشورها به دوره قبل از شیوع این ویروس برنخواهد گشت. از اینرو، اقتصاد کشورها در دوره پساکرونا متفاوت از اقتصاد قبل از این ویروس خواهد بود. با توجه به پیشرفت علم و فناوری به ویژه در اواخر قرن بیستم و قرن بیست و یکم، می توان پیش بینی کرد که دوره پساکرونا همانند دوره پساطاعون منجر به شکل گیری شکاف در رشد و توسعه اقتصادی کشورهای جهان خواهد شد.
در دوره پساکرونا، کشورهایی که سرمایه گذاری ویژه در توسعه و بکارگیری علم، فناوری و نوآوری انجام دادهاند، مسیر رشد و توسعه متفاوتی از کشورهایی خواهند داشت که سرمایه گذاری آنها در حوزه علم، فناوری و نوآوری اندک بوده است. به گونه ای که این اختلاف در سرمایه گذاری و توجه به جایگاه علم، فناوری و نوآوری در اقتصادها، می تواند منجر به شکل گیری قدرت های جدید در اقتصاد جهانی از یک سو و افول قدرت های سابق حتی در بین کشورهای اروپای غربی شود. پیش بینی می شود دوره پساکرونا فرصت بسیار مغتنمی ایجاد کرده است که کشورهای دارای علم، فناوری و نوآوری جهش های رشد و توسعه اقتصادی خود را در مقایسه با سایر کشورها به دست آورند. در سوی مقابل، کشورهایی که به علم، فناوری و نوآوری در اقتصاد توجه ویژه ای نداشته اند، در مسیر افول قرار گرفته و شکاف رشد و توسعه اقتصادی بالایی با کشورهای یادشده، تجربه خواهند کرد.
پدیده یادشده، در اقتصاد دوره پساکرونا، احتمال رخداد بالایی دارد. اقتصاد پساکرونا، ویژگی های متفاوتی در مقایسه با اقتصاد قبل از کرونا خواهد داشت که دستیابی به جهش های اقتصادی برای کشورهای سرمایه گذار در علم، فناوری و نوآوری را تسهیل می کند. از مهم ترین مشخصه های اقتصاد پساکرونا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- دیجیتالی شدن اقتصاد
بعد از انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعاتی، رشد اینترنت از دهه ۱۹۹۰ و در نتیجه آن توسعه ارتباطات و اطلاعات موجب شد تا تحول بزرگی در فناوری ها در آینده نزدیک قابل تصور باشد. به گونه ای که امروزه انقلاب دیجبتال به عنوان واژه کلیدی در تحولات جهانی مورد تاکید قرار گرفته و این انقلاب، بر زندگی وجامعه کشورها، تاثیر داشته است. رشد روز افزون تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات موجب شده تا اقتصاد کشورها نیز متحول گشته و بیش از گذشته در راستای دیجیتالی شدن حرکت کنند. دوره پساکرونا فرصت بسیار مغتنمی برای رشد بالای اقتصاد دیجیتال فراهم کرده است. از جمله فناوری های این حوزه میتوان به فناوری های بلاکچین، پرینت سه بعدی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، روباتیک و هوش مصنوعی اشاره کرد. هر چند بکارگیری این فناوری ها در اقتصاد دیجیتال از سوی برخی از کشورها مورد توجه قرار گرفته است، اما دوره پساکرونا، اقتصاد کشورها را به سمت اقتصاد دیجیتال ملزم می کند. از اینرو، کشورهایی که سرمایه گذاری های کلان در توسعه و به کارگیری فناوری های اقتصاد دیجیتال داشته اند، مسیرهای هموار در رشد و توسعه اقتصادی تجربه خواهند کرد.
۲- کاهش سهم اشتغال های سنتی
با توجه به تحول در اقتصاد دوره پساکرونا در کشورهای جهان، مشاغل مبتنی بر اقتصادهای سنتی با تهدید جدی مواجه خواهند شد. بسیاری از این مشاغل، دیگر در اقتصاد جدید جایگاهی نداشته و از بین خواهند رفت. اقتصادهای مبتنی بر اقتصاد دیجیتال، دیگر نیازی به نیروی کار همانند دوره قبل کرونا نخواهد داشت و این امر، بیشتر مشاغلی که با اقتصاد دیجیتال انطباق پیدا نکنند را با رکود مواجه کرده و حتی دستمزد این مشاغل نیز کاهش خواهد یافت.
۳- نقش برجسته نیروی کار آموزش دیده
اقتصادهای قبل از کرونا برای تمام اقشار نیروی کار از نیروی کار ساده تا نیروی کار ماهر، توان ایجاد شغل داشتند، به گونه ای که یادگیری مهارت و کسب دانش تنها در حوزه های محدودی از اقتصاد به عنوان یک الزام کلیدی به شمار می آمد، اما اقتصاد پساکرونا، تحول بزرگی در نیروی کار ایجاد کرده و فرصت های شغلی را به سمت نیروی کار ماهر هدایت خواهد کرد. چنین تحولی از یکسو به طوری نیروی کار در اقتصاد کشورها را افزایش داده و از سوی دیگر، دستمزد نیروی کار را افزایش خواهد داد. نکته مهم، تهدید جدی برای اقتصادهایی است که تربیت نیروی کاهر ماهر را در اولویت قرار نمی دهند. این در حالی است که اقتصادهای دارای نظام تربیت نیروی کار متخصص، نه تنها تولیدات با ارزش افزوده بالا را خواهند داشت بلکه نیروی کار مسلط بر اقتصاد کشورها نیز خواهند بود.
۴- نقش برجسته علم، فناوری و نوآوری
در اقتصاد پیش از کرونا، کشورهای صاحب علم، فناوری و نوآوری جزء کشورهای پیشرو و توسعه یافته نیز به شمار می آمدند، اما در دوره پساکرونا، نقش علم، فناوری و نوآوری در مقایسه با دوره قبل از کرونا، در ارزش آفرینی و توان رقابت بین کشورها افزایش خواهد یافت. کشورهایی که در خصوص علم، فناوری و نوآوری سرمایه گذاری کردهاند و مسیرهای دانش بنیان شدن اقتصاد را فراهم کرده اند، با جهش در رشد اقتصادی مواجه شده و با اختلاف فاحش در مقایسه با سایر کشورها، قرار خواهند گرفت. حتی رخداد این پدیده، ممکن است برخی از اقتصادهای توسعه یافته فعلی را نیز به چالش بکشد و کشورهای نوظهور در عرصه علم، فناوری و نوآوری، نقش مسلط در اقتصاد جهان پساکرونا داشته باشند.
با توجه به ویژگی های یادشده، مشاهده میشود اقتصاد دوره پساکرونا فرصت ها و تهدیدهای زیای برای اقتصاد کشورها بدنبال خواهد داشت. مهم ترین فرصت مغتنم در دوره پساکرونا، سرعت گرفتن رشد اقتصاد دیجیتال و افزایش نفوذ آن در اقتصاد کشورها است. کشورهایی که در مسیر دیجیتالی شدن اقتصاد گام برداشته اند یا برنامه های مشخص و معینی برای دیجیتالی شدن اقتصاد دارند، قطعا در این مسیر موفق شده و می توانند جهش رشد و توسعه اقتصادی را تجربه کنند. برای چنین کشورهایی، دوره پساکرونا، دوره فرصت برای اقتصاد به شمار می آید. در سوی مقابل، کشورهایی که در فضای دیجیتالی شدن اقتصاد تلاشی نکرده اند یا گام های حرکت آنها کنُد است، در دوره پساکرونا با تهدید جدی مواجه خواهند شد و شکاف رشد و توسعه آنها با کشورهای گروه اول در مقایسه با دوره قبل از کرونا، بیشتر خواهد شد. از اینرو، ضروری است از این نگاه، برنامه های تحول در اقتصاد ایران مورد ارزیابی قرار گرفته و برنامه های حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال و اقتصاد دانش بنیان، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. در صورت تاخیر در حرکت در این مسیر، شکاف رشد و توسعه کشور در مقایسه با سایر کشورها و حتی کشورها همسایه، بیشتر خواهد شد.
- نویسنده : سجاد برخورداری (عضو هیات علمی دانشکده اقتصاددانشگاه تهران)
Wednesday, 9 October , 2024