مقدمه
صادرات محصولات کشاورزی ازجمله ارز آورترین صادرات غیرنفتی کشور بوده که در سالهای اخیر نقش مهمی در ارزآوری برای کشور داشته اما بررسی روند بلندمدت تغییرات مقاصد صادرات محصولات کشاورزی، بیم ها و نگرانی هایی را در خصوص تداوم روند پایدار تجارت این محصولات نشان می دهد. روند صادرات کل محصولات غیرنفتی طی دو دهه اخیر با افت وخیزهای قابل توجهی مواجه بوده بطوری که در دهه اول، میزان صادرات محصولات غیرنفتی طی سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ به طرز قابل توجهی فزاینده بوده و از ۲ / ۴ میلیارد دلار سال ۱۳۸۰ با رشد فزاینده ۷۰۰ درصدی به ۸ / ۳۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۰ ، افزایش یافته است که این رشد مدیون تولید کالاهای متنوع تجاری و تجارت با اقصی نقاط جهان بوده است. در دهه اول، تجارت محصولات کشاورزی نیز دستخوش اوضاع تقریباً مساعد کشور بوده به طوری که میزان صادرات محصولات کشاورزی از یک میلیارد دلار سال ۱۳۸۰ با رشد ۴۴۶ درصدی به ۶ / ۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۰ ، رسیده است.
اما در دهه دوم، روند فزاینده صادرات محصولات کشاورزی و غیر کشاورزی بهجز نفت در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ تجربه متفاوتی را نسبت به دهه قبل سپری نموده که این دهه آماج اتفاقات سیاسی و غیرسیاسی، توافق برجام، خروج امریکا از برجام و در سال آخر شیوع بیماری کووید- ۱۹ بوده است بهطوریکه ارزش کل صادرات غیرنفتی از ۸ / ۳۳ میلیارد دلار سال ۱۳۹۰ تا ۴ / ۳۱ میلیارد دلار سال ۱۳۹۲ کاهش یافت و در ادامه با ادامه مذاکرات با گروه ۵ + ۱ و توافق برجام در تیر ۱۳۹۴ روند صادرات بهبود یافت و تا ۷ / ۴۶ میلیارد دلار سال ۱۳۹۶ افزایش یافت که در تاریخ صادرات کشور بیسابقه بوده است اما در ادامه و با خروج امریکا از توافق برجام و کارشکنی طرفهای مذاکره کننده، میزان صادرات به ۹ / ۴۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ و در ادامه به ۳۵ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ کاهش یافت. این اتفاقات اثرات مشابهی بر تجارت محصولات کشاورزی داشته است به طوری که میزان صادرات محصولات کشاورزی از ۶ / ۵ میلیارد دلار سال ۱۳۹۰ تا ۳ / ۵ میلیارد دلار سال ۱۳۹۲ کاهش یافته و مجدد تا ۸ / ۶ میلیارد دلار سال ۱۳۹۳ افزایش و در ادامه با تحولات صورت گرفته در کشور تا ۲ / ۶ میلیارد دلار سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است. شکل ۱، روند صادرات محصولات کشاورزی و غیرنفتی را طی دو دهه اخیر نشان می دهد.
یکی از عواملی که اثر مثبت بر افزایش تجارت محصولات دارد نرخ برابری ریال در برابر دلار امریکا است که هرچقدر ارزش ریال در برابر دلار کاهش بیابد واردات محصولات گرانتر شده و صادرات محصولات با ارزآوری بیشتری همراه خواهد بود زیرا با یک دلار محصولات با ارزش ریالی بیشتری را می توان خرید. این صرفه مخصوصا برای محصولاتی خواهد بود که وابستگی کمتری به واردات نهاده های تولیدی داشته و منشا تولید داخلی دارند. بررسی روند نرخ برابری ریال در برابر دلار نشان از رشد فزاینده این نرخ و بیارزش شدن ارزش پول ملی دارد به طوری در دهه اول، طی سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ ، نرخ دلار از ۹ / ۷ هزار ریال با افزایش ۷۱ درصدی به ۵ / ۱۳ هزار ریال در سال ۱۳۹۰ رسیده و در دهه دوم، طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ نیز این روند افزایشی با شدت بیشتر تعمیم یافته است به طوری که نرخ دلار از ۵ / ۱۳ هزار ریال سال ۱۳۹۰ با رشد ۱۵۸۶ درصدی به ۸ / ۲۲۸ هزار ریال در سال ۱۳۹۹ رسیده است که در تاریخ کشور بی سابقه بوده است. مسئله ای که وجود دارد عدم همخوانی افزایش صادرات محصولات با افزایش نرخ دلار در طی سالهای ۱۳۹۶ به بعد است که دلیل اصلی آن مشکلات تحریم و عدم امکان تبادل مالی کشورها با ایران و عدم برنامه ریزی مناسب بوده است. شکل ۲، نرخ برابری ریال ایران در برابر دلار امریکا را طی دو دهه اخیر ترسیم می نماید.
در طی دو دهه اخیر، سهم بخش کشاورزی از کل صادرات غیرنفتی کشور به واسطه موارد مذکور تغییر کرده و از ۲۴ درصد سال ۱۳۸۰ تا ۱۸ درصد سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است که ناشی از رشد بالاتر صادرات غیرنفتی در مقایسه با صادرات محصولات کشاورزی است. این کاهش سهم، در تناسب با کاهش سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی است که از ۴ / ۷ درصد سال ۱۳۸۰ به ۵ / ۵ درصد سال ۱۳۹۰ کاهش یافته و به واسطه نرخ های رشد منفی در کل اقتصاد و ایجاد رکورد تورمی در اقتصاد کشور در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ مجدد اً سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی تا ۸ درصد سال ۱۳۹۸ افزایش یافته است که همین افزایش سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی روند کاهشی سهم بخش کشاورزی از صادرات غیرنفتی را کند کرده است. شکل ۳، سهم ارزش صادرات محصولات کشاورزی از کل صادرات غیرنفتی را نشان می دهد. دو روند با شیب متفاوت برای سهم بخش کشاورزی از کل صادرات کشاورزی کشور مشهود است.
بررسی مقاصد صادراتی محصولات کشاورزی
کاهش سهم بخش کشاورزی از صادرات محصولات غیرنفتی، نشان از کاهش نقش بخش کشاورزی در ارزآوری دارد. برای درک این موضوع، بررسی کشورهای مقصد صادرات به تحلیل بهتر کمک خواهد کرد. یکی از مهمترین مسئله صادرات، تنوع در مقاصد صادراتی و صادرات به کشورهای اصلی مصرفکننده محصولات کشاورزی است. با بررسی قارهای مقاصد صادراتی مشخص می شود که سهم صادرات به کشورهای آسیایی در طی دو دهه اخیر افزایشیافته است. طبق شکل ۴، عمده صادرات محصولات کشاورزی به قاره آسیا و اروپا بوده و عملاً، سه قاره اقیانوسیه، افریقا و آمریکا سهم ناچیزی در صادرات محصولات کشاورزی دارند. صادرات به قاره اروپا بهعنوان کشورهای با درآمد سرانه بالا تا سال ۱۳۹۱ با روند صعودی همراه بوده و با اعمال تحریم های شدید، روند صادرات محصولات کشاورزی به اروپا نزولی شده است و در مقابل صادرات به کشورهای آسیایی رونق یافته است به طوریکه ارزش صادرات محصولات کشاورزی به اروپا از ۴۱۷ میلیون دلار سال ۱۳۸۰ تا ۱۲۸۹ میلیون دلار سال ۱۳۹۱ افزایش یافته اما با ادامه روند نزولی به ۱۱۷۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ رسیده است اما در مقابل، صادرات به کشورهای آسیایی از ۵۶۹ میلیون دلار سال ۱۳۸۰ به ۴۹۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است. بررسی سهم قاره ها از صادرات محصولات کشاورزی نشان می دهد که در سال ۱۳۸۰ ، کشورهای اروپایی سهم ۴۱ درصدی داشته اند که به مرورزمان از این سهم کاسته شده و به ۱۹ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است و در مقابل سهم قاره آسیا از ۵۶ درصد سال ۱۳۸۰ به ۸۰ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است (شکل ۴ ، شکل ۵ و شکل ۶ ). به عبارتی دروازههای صادراتی به اروپا برای ایران یکی پس از دیگری بسته شده است. بررسی منطقه ای مقاصد صادراتی نتایج جالب توجه دیگری به دست خواهد داد.
بررسی قاره ای مقاصد صادراتی نشان می دهد که سهم صادرات به کشورهای آسیایی در طی دو دهه اخیر افزایش یافته است. بررسی سهم قاره ها از صادرات محصولات کشاورزی نشان می دهد که در سال ۱۳۸۰ ، کشورهای اروپایی سهم ۴۱ درصدی داشته اند که به مرورزمان از این سهم کاسته شده و به ۱۹ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است و در مقابل سهم قاره آسیا از ۵۶ درصد سال ۱۳۸۰ به ۸۰ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است به عبارتی دروازههای صادراتی به اروپا برای ایران یکی پس از دیگری بسته شده است.
بررسی منطقه ای صادرات محصولات کشاورزی نشان میدهد که صادرات محصولات کشاورزی به منطقه خاورمیانه در سال ۱۳۸۰ سهم بیشتری نسبت به کشورهای CIS و کشورهای همسایه داشته است به طوریکه سهم خاورمیانه از کل صادرات کشاورزی در سال ۱۳۸۰ حدود ۲۵ درصد بوده است که این سهم در طول زمان به ۱۳ درصد در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است. سهم ارزش صادرات محصولات کشاورزی کشورهای CIS از کل صادرات کشاورزی کشور در طول زمان تقریباً یکنواخت بوده و از ۷ درصد سال ۱۳۸۰ به ۱۰ درصد سال ۱۳۹۹ رسیده است اما در مقابل سهم کشورهای همسایه از ارزش صادرات محصولات کشاورزی با رشد چشم گیری روبرو بوده است به طوریکه از ۱۸ درصد سال ۱۳۸۰ تا ۵۲ درصد سال ۱۳۹۹ رسیده است. به عبارتی۵۲ درصد ارزش صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه صورت می پذیرد که به خوبی محدود شدن مقاصد صادرات محصولات کشاورزی کشور را نمایان می کند. نکته قابل توجه محدود شدن صادرات محصولات کشاورزی به دو کشور عراق و افغانستان است به طوریکه سهم عراق و افغانستان از صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه از ۲۹ درصد سال ۱۳۸۰ تا ۷۷ درصد سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است. در کل صادرات محصولات کشاورزی نیز ارزش صادرات محصولات کشاورزی به عراق و افغانستان از ۵ درصد سال ۱۳۸۰ تا ۴۰ درصد سال ۱۳۹۹ رسیده است، به عبارتی حدود نیمی از ارزش صادرات محصولات کشاورزی کشور فقط به دو کشور عراق و افغانستان صورت میگیرد.
بررسی مقاصد صادراتی به تفکیک هر کشور نشان می دهد که سهم عراق از کل صادرات کشاورزی از ۳ درصد سال ۱۳۸۰ تا ۴۰ درصد سال ۱۳۹۹ رسیده است. عملاً نزدیک به نیمی از محصولات کشاورزی کشور به عراق صادر می شود.
از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳، امارات دومین مقصد صادراتی محصولات کشاورزی بوده اما از سال ۱۳۹۳ به بعد افغانستان به عنوان دومین مقصد صادراتی محصولات کشاورزی تبدیل شده و امارات به رتبه سوم تنزل یافته است. روند صادرات به هنگ کنگ نیز از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳ روند صعودی بوده اما از سال ۱۳۹۴۳ به بعد با روند نزولی صادرات به این کشور مواجه هستیم. صادرات به آلمان نیز در سال های اخیر با افت مواجه شده است و در مقابل صادرات به پاکستان افزایش یافته است. صادرات محصولات کشاورزی به هند نیز رونق یافته و از سال ۱۳۸۷ روند صادرات به هند افزایشی بوده است. جدول ۱، ده کشور اول مقصد صادراتی محصولات کشاورزی کشور را نشان می دهد.
عوامل مختلفی به کاهش تنوع مقاصد صادراتی دامن می زند ولی نکته مهمی که وجود دارد، تلاش برای تنوع مقاصد صادراتی با محصولات متنوع است.
بررسی مقاصد صادراتی محصولات کشاورزی کشور در طی دو دهه اخیر نشان می دهد که:
- روند رشد صادرات محصولات کشاورزی در مقایسه با روند رشد صادرات محصولات غیرنفتی کندتر بوده است.
- صادرات محصولات کشاورزی نسبت به صادرات محصولات نفتی در سال های اخیر از افت کمتری برخوردار بوده است.
- سهم صادرات محصولات کشاورزی از کل صادرات محصولات غیرنفتی کاهنده بوده است که زنگ خطری برای بازرگانی کشاورزی کشور است.
- در دهه ۸۰ ، صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای با درآمد بالا بوده و در دهه دوم کشورهای با درآمد پایین به مقاصد صادراتی اضافه شدند.
- تحولات سیاسی و مناسبات سیاسی بین ایران و کشورهای همسایه، اثرات قابل توجهی در الگوی صادراتی محصولات کشاورزی کشور داشته است.
- روند صعودی صادرات محصولات کشاورزی به اروپا در دهه ۸۰ با روند نزولی صادرات به این قاره در دهه ۹۰ تغییر مسیر داده است.
- صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای منطقه و مخصوصاً کشورهای همسایه و بالأخص به عراق محدودشده است.
عواملی مختلفی هستند که بر محدود شدن مقاصد صادرات محصولات کشاورزی اثرگذار هستند ازجمله آنها می توان به اثرگذاری تحریم ها و محدودیت نقل وانتقال پول، بازگشت ارز صادراتی و تهیه حواله ارزی، بیمه صادراتی محصولات کشاورزی، هزینه بالای تولید محصولات کشاورزی در مقایسه با رقبا، تنازعات و مناسبات سیاسی با کشورهای همسایه و منطقه، بالا رفتن سطح استاندارد صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای توسعه یافته، از دست رفتن مزیت نسبی تولید محصولات کشاورزی، نبود توافقات تجاری دو یا چندجانبه با کشورها و تعرفه بالای صادرات به آنها، فعالیت ضعیف رایزنان بازرگانی و حضور کمرنگ در نمایشگاه ها و مناسبات بین المللی، نبود ماشین آلات نگهداری، حمل ونقل متناسب )جادهای، ریلی، دریایی و هوایی ( با محصولات کشاورزی و زمانبر بودن ترخیص کالا از گمرکات داخلی و مقاصد صادراتی، بروز نشدن دانش صادرکنندگان محصولات کشاورزی از استانداردها و قوانین صادراتی به بازارهای هدف، عدم تولید محصولات صادرات محور و صادرات مازاد تولیدات داخلی، عدم توجه به ذائقه بازار هدف و ذائقه سازی در مقاصد صادراتی، نداشتن برند معتبر و عدم اخذ گواهینامه های بین المللی، فرآوری اندک محصولات صادراتی و صادرات محصولات خام کشاورزی، هدفمند نبودن حمایت و تشویق صادرات محصولات کشاورزی و … اشاره نمود.
محدود شدن مقاصد صادراتی، منجر به ناپایداری صادرات شده و تاب آوری تجارت را بهشدت کاهش می دهد نظیر این اتفاقات ممنوعیت صادرات سیب زمینی به عراق، ممنوعیت صادرات سبزی ها به روسیه و … فراوان است. همچنین صادرات به کشورهای با درآمد پایین باعث شده است که محصولات کشاورزی به صورت خام صادر شود که این موضوع ارزآوری بخش را با مشکل مواجه نموده است. درصورتی که صادرات محصولات فرآوری شده باارزش بالاتری همراه خواهد بود. با توجه به مشکلات و چالش های پیش روی صادرات محصولات کشاورزی توصیه های ذیل جهت بهبود شرایط تجارت محصولات کشاورزی ارائه می گردد: - تهیه راهبرد توسعه صادرات برای محصولات کشاورزی بهصورت تخصصی برای هر محصول
- عادی سازی روابط تجاری با کشورهای منطقه و مشارکت فعال در عقد تفاهم نامه های دو یا چندجانبه اجرایی با کشورهای مقصد صادراتی و عضویت در پیمان های تجاری و پولی و مالی بین المللی
- تلاش برای عضویت در سازمان تجارت جهانی
- تربیت رایزن های متخصص بازاریابی، بازار سازی و مطالعه بازارهای مقصد صادراتی
- مشارکت فعال در مناسبات بین المللی، نمایشگاه ها، تورهای تجاری و … جهت معرفی محصولات صادراتی کشاورزی در کشورهای مختلف
- برنامه ریزی، اصلاح تولید محصولات کشاورزی متناسب با استانداردها، ذائقه و سلایق کشورهای مقصد صادراتی
- سرمایه گذاری در ایجاد برند معتبر بین المللی، مشارکت با شرکت های صاحب برند و اخذ لیسانس شرکت های معتبر بین المللی
- تدوین استانداردهای تولید مطابق با استانداردهای بین المللی نظیر حد مجاز مصرف سم، آفت کش ها و …
- ایجاد شناسه رهگیری و بارکد محصولات تولیدی کشاورزی منطبق با استانداردهای معتبر جهانی
- تجهیز سیستم حمل ونقل کشور به ماشین آلات مناسب با محصولات کشاورزی مطابق با استانداردهای روز دنیا
- تحقیق و توسعه تولید محصولات فرآوری شده و صنایع غذایی منطبق با نیازهای صادراتی
- تشویق و حمایت هدفمند از صادرات محصولات کشاورزی به صورت تخصصی برای هر محصول صادراتی
- تشویق به مشارکت اتحادیه ها و انجمن ها در توسعه صادرات محصولات کشاورزی در مناطق مختلف
- نارسایی های توافقنامه های قرنطینه ای
- تلاش برای برخورداری از گواهی استاندارد محصولات مختلف
- عقد قراردادهای بلندمدت تجاری با کشورهای هدف صادرات.
منبع:
اتاق بازرگانی تهران و ایران
مرکز آمار
گمرک جمهوری اسلامی ایران
- نویسنده : مهندس حسین کوه زاد
Sunday, 10 November , 2024