ه نظر می رسد صنعت گردشگری ایران، علیرغم غنای کشور از منظر ظرفيت ها و جاذبه های گردشگری فرهنگی تاریخی و طبيعی، در مقایسه با روند رو به رشد جهانی گردشگری و رقبای – منطقه ای خود، توسعه چندانی نداشته است. سفر و گردشگری به عنوان یكی از بزرگترین بخش های اقتصادی جهان، موتور محرک […]

ه نظر می رسد صنعت گردشگری ایران، علیرغم غنای کشور از منظر ظرفيت ها و جاذبه های گردشگری فرهنگی تاریخی و طبيعی، در مقایسه با روند رو به رشد جهانی گردشگری و رقبای – منطقه ای خود، توسعه چندانی نداشته است.

سفر و گردشگری به عنوان یكی از بزرگترین بخش های اقتصادی جهان، موتور محرک توسعه (صادرات نامرئی) بوده و ضمن اشتغال زایی و توزیع ثروت، در تمام نقاط جهان رفاه و کاميابی را به ارمغان می آورد. براساس گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری ( ۲۰۱۹) در سال ۲۰۱۸ ، این بخش، ۴ / ۱۰ درصد از توليد ناخالص داخلی جهان و ۳۱۹ ميليون شغل، یا به عبارتی، ۱۰ درصد از کل اشتغال جهانی را رقم زده است.

در همين سال، سفرهای تفریحی بخش عمده ای از بازار گردشگری، یعنی ۵/ ۷۸ درصد از کل سفرها را شكل داده اند و در مقابل، تنها ۵ / ۲۱ درصد از این بازار سهم سفرهای تجاری (کسب وکار) بوده است. به طور کلی، بخش گردشگری ۵ / ۶ درصد از کل صادرات جهانی و ۲ / ۲۷ درصد از صادارت جهانی خدمات را از آن خود کرده است. در این ميان، گردشگری داخلی که ۲ / ۷۱ درصد از کل مخارج گردشگری در سال ۲۰۱۸ را شكل داده و قویترین رشد را در کشورهای درحال توسعه تجربه کرده است.

البته در کشور ما باوجود پتانسیل های بسیار بالا گردشگری هنوز به عنوان یکی از پیشران های اقتصادی شناخته نمی شود و از متون اسناد بالادستی به ویژه سياست های کلی ابلاغی و احكام قانونی چنين برداشت می شود که دستگاه های ذیربط و ذینقش، آن طور که شایسته است، قائل به گردشگری به عنوان موتور محرک اقتصاد کشور نيستند و با وجود انعكاس نسبی خط مشی گذاری های توسعه گردشگری ایران در اسناد بالادستی، به دليل اتخاذ سياست ها و رویه های اجرایی نادرست و برخی تنگناهای اجتماعی و اقتصادی، تاکنون موجبات توسعه پایدار و مطلوب گردشگری فراهم نيامده است. ضعف زیرساخت های عمومی و خاص گردشگری، محدود بودن تعداد اقامتگاه های گردشگری، وضعيت نامناسب جاده ها، پایين بودن کيفيت خودروهای داخلی، افزایش آمار تلفات رانندگی و احساس ناامنی و ترس از سفر از این طریق، سيستم ناکارآمد و بسيار محدود خطوط حمل ونقل به ویژه ریلی و هوایی و گران بودن سفر از این طریق، بالابودن هزینه اقامت در هتل ها و اقامتگاهای مربوط، پندارهای نادرست جامعه در مورد گردشگران، عدم تبليغ مناسب در زمينه جاذبه های سياحتی ایران، وضعيت نامناسب خدمات اوليه گردشگری ( ازجمله سرویس های بهداشتی و اسكان موقت ) کيفيت ضعيف خدمات گردشگری به خصوص در سطح گردشگری بين المللی و آموزش ناکارآمد نيروی انسانی، عدم ثبات ساختاری و مدیریتی، تعدد دستگاه ها و تداخل وظایف و اختيارات در حوزه مذکور ازجمله چالش ها و موانع رونق گردشگری در کشور هستند. به نظر می رسد عدم توفيق این صنعت، تا حد زیادی ناشی از نبود نگاه دقيق به گردشگر و پدیده گردشگری مبتنی بر اهداف و آرمان های کشور است.

به نظر می رسد صنعت گردشگری ایران، علیرغم غنای کشور از منظر ظرفيت ها و جاذبه های گردشگری فرهنگی تاریخی و طبيعی، در مقایسه با روند رو به رشد جهانی گردشگری و رقبای – منطقه ای خود، توسعه چندانی نداشته است. بهره وری و استفاده بهينه از ظرفيت های گردشگری کشور، سياستگذاری و برنامه ریزی های راهبردی و کلان کوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت را می طلبد. همچنین به اعتقاد کارشناسان گردشگری می تواند صنعتی باشد که جایگزین صنعت نفت شود آن هم در شرایطی که تحریم های اقتصادی همیشه مشکلات بسیاری را برای درآمدهای نفتی ایران ایجاد کرده است. علاوه بر این وابستگی شدید اقتصاد ایران به نفت، باعث شده تا استفاده از منابع سرشار محيطی و بهره گيری از پشتوانه تاریخی تمدنی و فرهنگی چند هزار ساله ایران مربوط به صنعت گردشگري مورد غفلت واقع شود. با توجه به اتكای بيش از حد اقتصاد ایران به صادرات نفت خام و آسيب پذیری فراوان آن در اثر تغييرات قيمت نفت و سایر شوک های اقتصادی، توسعه صنعت گردشگری با توجه به اهميت اقتصادی این صنعت (که پيش از این مورد اشاره قرار گرفت) تا حد زیادی میتواند این آسيب پذیری را کاهش دهد. باتوجه به ایجاد وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کارشناسان امیدوارم نگاه جدیدی به صنعت گردشگری شکل بگیرد؛ نگاهی که البته باید مبتنی بر توسعه پایدار و حفظ محیط زیست و آثار به جای مانده از تاریخ، تمدن و زیست فرهنگی و مردم شناسانه ایران باشد.