منوچهر سلطانی حسینی در کتاب زندگی خود بزرگترین مشکل صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی کشور را قاچاق و واردات بیرویه باوجود تولید محصولات باکیفیت در داخل کشور میداند داستان زندگی برخی از کارآفرینان مصداق واقعی شروع کردن از صفر و حتی زیر صفر است و تصور اصلی ما را از نیاز اساسی شروع هر کاری […]
منوچهر سلطانی حسینی در کتاب زندگی خود بزرگترین مشکل صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی کشور را قاچاق و واردات بیرویه باوجود تولید محصولات باکیفیت در داخل کشور میداند
داستان زندگی برخی از کارآفرینان مصداق واقعی شروع کردن از صفر و حتی زیر صفر است و تصور اصلی ما را از نیاز اساسی شروع هر کاری که نخستین آن «سرمایه» است بر هم میزند؛ ماجرای کارآفرینی منوچهر سلطانی حسینی حتماً یکی از همین قصههاست. کسی که ۵۰ سال پیش و در دهه ۳۰ زندگیاش راننده تاکسی بود و حالا به عنوان بنیانگذار و مالک یکی از بزرگترین (جزو ۱۰ برند اول) کارخانههای تولیدکننده مواد شوینده و بهداشتی شناخته میشود. منوچهر سلطانی حسینی بنیانگذار شرکت «ایران آوندفر» یا همان شامپو بس است که محصولاتش را با برندهای مشهور دیگری همچون دکتر ژیلا و آیروکس هم روانه بازار میکند.
منوچهر سلطانی حسینی در سال ۱۳۱۵ در محله قدیمی پشت باغ نادری مشهد در یک خانواده پرجمعیت با ۱۴ فرزند، سنتی- مذهبی، و البته با روحیه نظامی به دنیا آمد و بزرگ شد. پدرش افسر ژاندارمری بود و نظم و دیسیپلین برایش مهم بود و تلاش میکرد این روحیه را به خانواده و فرزندانش هم منتقل کند و در نهایت همین هم باعث شد که منوچهر سلطانی حسینی در مقطعی از زندگی جذب ژاندارمی شود ولی اتفاقاتی در زندگیاش رخ داد که مسیر را به شکلی دیگر برایش رقم زد.
دوران ابتدایی را در دبستان ضیاء گذراند و به گفته خودش اولین بار طعم و لذت پیروزی و اول شدن را هم در همین دوره تجربه کرد؛ زمانی که با تیم والیبال مدرسه در شهرستان مشهد در سال ششم ابتدایی در مسابقات بین مدارس اول شدند. او در سال ۱۳۳۶ یعنی ۶۲ سال پیش به پیشنهاد و تحت تأثیر پدرش وارد دانشکده افسری و بعد ژاندارمری شد اما پس از ۶ سال به دلیل شرایط کاری سخت و فضای حاکم بر ژاندارمری که با روحیه او سازگاری نداشت، قید این کار را زد و استعفا داد و از ژاندارمری بیرون آمد. خود او در کتاب «کارآفرینی به سبک منوچهر سلطانی حسینی» که انتشارات دانشگاه شریف منتشر کرده است، میگوید: «روزهای سخت من پس از خروج از ژاندارمری شروع شد. برای گذران زندگی به رانندگی تاکسی رو آوردم و سپس در بیمارستان امام خمینی امروزی (پهلوی سابق) به امور دفتری پرداختم.»
اما چه شد که او به تولید مواد آرایشی و بهداشتی و شوینده روی آورد و چگونه زندگیاش از کار دفتری در بیمارستان به این نقطه کشیده شد؟ خود او گفته: «سنگ بنای شغل امروزیام در سال ۱۳۴۳، زمانی که لابهلای آگهیهای روزنامه به دنبال کار میگشتم، گذاشته شد. در آن زمان برای اخذ سمت ویزیتوری علمی شرکت «دوپار» -که یک شرکت تولیدکننده داروهای چشمی در ایران بود- در یک مصاحبه شرکت کردم و با توجه به دانش عمومی قابل توجهی که داشتم، از بین ۶۵ شرکتکننده به عنوان یکی از دو ویزیتور این شرکت انتخاب شدم. کار من بازاریابی در استان گیلان بود و پس از چندی مسئولیت بازاریابی در استان مازندران هم به من محول شد و من مجبور بودم ۲۰ روز در ماه را در خارج از تهران و بهدور از خانوادهام زندگی کنم. سال ۱۳۴۵ بود که با توجه به توانمندیاي که از خود نشان دادم، توانستم در این شرکت به سمت مدیریت فروش کل کشور برسم.»
اما مدیریت فروش شرکت دوپار سقف کاری نبود که منوچهر سلطانی برای خودش تعریف کرده بود؛ بنابراین او که به دنبال پیشرفت و تحول در زندگیاش بود بعد از مدتی از شرکت دوپار بیرون آمد و ابتدا جذب شرکت داروسازی کنول آلمان و بعد هم شرکت ایتالیایی IBI شد تا اینکه به این نتیجه رسید که باید کسب و کار خودش را راهاندازی کند. او در کتاب زندگینامهاش میگوید: «در سالهای ۵۶ و ۵۷ یعنی زمان انقلاب اسلامی با گروهی از کلیمیان همکارم شریک شدم و شرکتی را راهاندازی کردیم اما پس از پیروزی انقلاب شرکا ایران را ترک کردند، بنابراین با خروج شخصی که مجوز نمایندگی را در انحصار خود داشت، شرکت تعطیل شد و تمام زحماتم در مقابل چشمانم در یک آن از بین رفت. اما من دوباره بلند شدم و شروع به ساختن از صفر کردم. در خیابان دریاننو تهران یک پارکینگ ۴۰ متری اجاره کردم و با راهنمایی چند دوست داروساز قدیمیکه جمعاً یک کادر هفتنفره را تشکیل میدادیم و با دو پاتیل، شروع به تولید شامپو کردم! پس از آن با گرفتن مجوز تولید شامپو از وزارت صنایع و وزارت بهداشت، شرکت ایران آوندفر را که در ابتدا پارتیس نام داشت به ثبت رساندم. سپس نزد حاجآقا مدرسنیا که مدیرعامل شرکت پخش «قاسم ایران» بودند رفتم و از ایشان خواستم برای توزیع محصولاتم به من کمک کنند. ایشان هم به کمک من شتافتند و با همیاری یکدیگر توانستیم شامپوهای تولیدی مرا با حداقل قیمت در سراسر کشور توزیع کنیم.»
البته آن زمان یعنی نیمه دهه ۶۰ و در اوج روزهای جنگ شرکت ایران آوندفر تنها دو محصول تولید میکرد اما کمکم رشد شرکت سرعت گرفت به خصوص از سالهای بعد از جنگ و شروع دهه ۷۰ و همین شد که منوچهر سلطانی حسینی به فکر توسعه کار و راهاندازی کارخانه تولید محصولات بهداشتی و آرایشی افتاد. «سرانجام با رونق گرفتن کسب و کار، زمینی به مساحت ۶۵۰۰ متر واقع در شهرک صنعتی سیمیندشت کرج خریداری کردم و پس از ۲ سال دوندگی و پشت سر گذاشتن مشکلات زیاد، مجوز احداث کارخانه را در این محل گرفتم و بحمدلله پس از طی کردن پلههای ترقی یکی پس از دیگری در جایگاه کنونی و یکی از ده شرکت اول تولیدکننده محصولات بهداشتی هستیم.»
در حال حاضر کارخانه تولیدکننده محصولات شرکت ایران آوندفر (شامپو بس و…) با در نظر گرفتن انبار ۱۰ هزار متر مربع وسعت دارد. این کارخانه سالانه ۲۰ هزار تن محصول شامل ۱۱۱ نوع شامپوی گوناگون، مایعات شوینده ظرف و دست، نرمکنندههای پارچه و مو، ۱۰۰۰ تن انواع کرم، ژل موی سر و خمیر و ژل دندان تولید میکند که محصولات این شرکت در مجموع حدود ۴۰۰ فرآورده مختلف را شامل میشود. شرکت ایران آوندفر از اولین شرکتهای ایرانی است که توانسته گواهی سیستم مدیریت کیفیت الگوی ایزو ۹۰۰۰ در صنایع بهداشتی، آرایشی و شوینده را برای تولید انواع شامپو و مایع ظرفشویی دریافت کند. این گواهی در آذرماه ۱۳۸۲ به گواهی ایزو ۹۰۰۱ ویرایش سال ۲۰۰۰ برای کلیه فرآوردههای شرکت ارتقا داده شد. همچنین منوچهر سلطانی حسینی در طول چند دهه فعالیت تولیدی و صنعتی حدود ۴۰ نشان و لوح افتخار به عنوان کارآفرین و پیشکسوت کارآفرینی دریافت کرده است. محصولات شرکت ایران آوندفر با برندهای بس، دکتر ژیلا و آیروکس تولید میشود و حدود هزار نفر به صورت مستقیم و بیش از ۵ هزار نفر به صورت غیرمستقیم در این شرکت مشغول به کار هستند که بخش مهمی از آنها را کارشناسان، کارشناسان ارشد و متخصصان دانشگاهی با مدارک دکتری تشکیل میدهند. این مجموعه دارای چهار آزمایشگاه مجهز شیمی، میکروبیولوژی، R&D و آزمایشگاه همکار کارخانه است که مورد تأیید وزارت بهداشت و موسسه استاندارد هستند.
منوچهر سلطانی حسینی در کتاب زندگی خود بزرگترین مشکل صنعت لوازم آرایشی و بهداشتی کشور را قاچاق و واردات بیرویه باوجود تولید محصولات باکیفیت در داخل کشور میداند و میگوید: «بزرگترین چالش کشور ما بیکاری جوانان است پس چرا ما باید بگذاریم این آفت دامان جوانانمان را بگیرد. در حال حاضر شخص من برای چند هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل ایجاد کردهام. این در شرایطی است که من با ۷ نیرو شروع به کار کردهام و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردم تا مجبور به تعدیل نیرو نشوم. اما به مسئولان متعهد شدهام که اگر جلوی ورود کالای خارجی را بگیرند آمار اشتغالزایی خود را ۲ برابر کنم.»
او اولین اصل برای موفقیت را صداقت میداند: «صداقت بهترین سیاستی است که انسان میتواند در زندگی به کار ببندد. خود من زمانی که از صفر شروع کردم، تنهاترین و بهترین سرمایهای که داشتم صداقتم بود که مرا به موفقیت رساند. علاوه بر این من همواره شرافت کاری را رعایت کردهام و افتخار میکنم که هرگز پرداخت حقوق کارمندانم را یک روز هم به تعویق نینداختهام.»
عشق به ایرانی و کار یکی از بزرگترین ویژگیهایی منوچهر سلطانی حسینی است. او در کتاب زندگینامهاش گفته است: «همواره به کارم اعتقاد داشتهام و آرزو دارم که با شرافت از این دنیا بروم. من همیشه به کشورم متعهد بودهام و همواره به فرزندانم گوشزد کردهام که هویت ما به خاکمان پیوند خورده است و ما ایرانیان در کنار سرزمینمان مفهوم پیدا میکنیم و این تعهد به وطن را از آنها انتظار داشتهام.» او در دیماه سال ۱۳۹۴ و در ۸۰ سالگی درگذشت.
مهمترین خواستههای منوچهر سلطانی حسینی
منوچهر سلطانی حسینی یک سال پیش از درگذشتش در کتابی که مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف از زندگی او منتشر کرد، در پاسخ به این سؤال که مهمترین خواسته او به عنوان یک کارآفرین حوزه تولید لوازم آرایشی و بهداشتی چیست؟ گفت: «مهمترین خواسته من این است که اجازه ورود قانونی و غیرقانونی محصولات آرایشی و بهداشتی به کشور داده نشود. در حال حاضر تولیدات داخلی ما بیش از مصرفمان است. پس چرا باید در حق تولیدکننده داخلی اجحاف شود؟ در صورتی که تولیدکنندگان داخلی تحت نظارت وزارت بهداشت هستند و همچنین محصولات آنها با شرایط آب و هوایی کشورمان سازگار است. اگر به کارخانههای ایرانی فرصت رقابت داده شود آنها میتوانند هدفهای متعالی را برای خود در نظر بگیرند. در واقع هدف ما این است که محصولاتی تولید کنیم که نهتنها با محصولات خارجی قابل مقایسه باشند، بلکه از لحاظ کیفی بسیار برتر از این محصولات باشند. اما عوامل مختلفی مانع رسیدن به این هدف میشود که نخستین آن ورود بیرویه محصولات خارجی است. هماکنون ۶۰ درصد اقلام آرایشی مورد استفاده توسط مردم، خارجی است. دومین عامل عدم همکاری بانکهاست. بانکها با واحدهای تولیدی و صنایع همکاری نمیکنند، بنابراین ما برای تأمین هزینه مورد نیاز مواد اولیه دچار مشکل هستیم. اما به اعتقاد من سومین عاملی که در این امر دخیل است، فعالیت ضعیف رسانههاست. هماکنون تبلیغات ماهوارهای مردم ما را اغوا میکند، در صورتی که رسانههای داخلی روی محصولات تولید کشور خودمان مانور نمیدهند. به این ترتیب بسیاری از واحدهای تولیدی مواد آرایشی بهداشتی تعطیل شدهاند.»
Saturday, 9 November , 2024